حسین شریعتمداری: اپوزیسیون ایران یک مشت بیشخصیت، اجق وجق علاف و کاسهلیس هستند/بر سر هم داد میزنند که بع بع نکن!
تاریخ انتشار: ۲۸ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۰۹۷۱۰
در این مطلب آمده است؛
جمهوری اسلامی ایران اگرچه در بسیاری از عرصهها، نظیر عرصههای علم و تکنولوژی، عرصه نظامی، حضور مقتدرانه در عرصه بینالمللی، ساخت موشکهای هایپرسونیک، ساخت دریچه قلب، درمان تالاسمی با شیوه پیوند مغز استخوان، تولیدکننده دکلهای انتقال برق، فناوری لیزر، تولید نانو دارو، صنعت سدسازی، برخورداری از چرخه کامل فناوری فضایی، تولید پهپاد رادارگریز، و دهها عرصه دیگر، پیشرفتهای فراوان و خیرهکنندهای داشته است ولی از اپوزیسیون شانس نیاورده است!
میپرسید چرا؟! کافی است فقط نیم نگاهی به سرتا پای اپوزیسیون نظام در داخل و خارج کشور بیندازید! و آنها را با گروههای اپوزیسیون در سایر کشورها مقایسه کنید!
گروهها و جریانات اپوزیسیون در بسیاری کشورها از شخصیتهای برجسته، کارشناس، دانشمند، هنرمند، مقاوم، صاحب فکر و اندیشه و.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حالا به اپوزیسیون کشور خودمان نگاه کنید. چه میبینید؟! یک مشت آدمنمای بیسواد، بیشخصیت، اجق وجقهای علاف، نان به نرخ روزخور، کاسهلیس بیگانه، وطنفروش، نوکر صفت و... غیر از این است؟!
اپوزیسیون در کشورهای دیگر از عضویت برخی هنرمندان صاحبنام برخوردارند و اپوزیسیون کشور ما، تعدادی هنرپیشهنما را جذب کرده است که اگر هر چه داشته باشند، هنر ندارند!
گروههای اپوزیسیون کشور ما، هر چند روز یکبار با هم ائتلاف میکنند و به بنبست که میرسند یکدیگر را به باد فحش و ناسزا (بخوانید بسزا) میگیرند. مثل اسبهای درشکه که وقتی به سربالایی میرسند و توان حرکت ندارند، همدیگر را گاز میگیرند. این به آن میگوید شعورت از گاو کمتر است! آن بر سر این که در حال سخنرانی است داد میزند که بع بع نکن! آن به این پرخاش میکند که چرا نوار صوتی جلسه محرمانه را به ماموران اطلاعاتی نظام دادهای؟! و...
۲۷۳۰۲
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1814938منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: حسین شریعتمداری اپوزیسیون
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۰۹۷۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مریم خمینی نوه امام در خارج از کشور چه کاره است؟
به گزارش تابناک به نقل از عصر ایران، خانم معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی و دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.
وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجتالاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصه های رسمی و رسانهای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی میکند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانهها نبود اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفتوگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم میکرد.
درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آنها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی ماندهاند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.
دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من میگفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»